کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم
اشعار عید غدیرخم
مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاست
مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماست
مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی نه شافع محشر، که محشر کبراست
مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی نه همسر زهرا که کیمیای ولاست
|
نامه نگاران را قلم تیغ ستم بود |
|
آنشب که عروس حجله شب شعر میخواند |
|
اشعار غم با واژه هاى بکر میخواند |
|
آنشب زمین از پرده دل ناله میزد |
|
داغ شقایق را به قلب لاله میزد |
|
آنشب حکومت بود سر تا پا نظامى |
|
حامى یک مامور جلبش صد حرامى |
|
در کوچه اى مرد غریبى راه میرفت |
|
از بى پناهى در پناه اه میرفت |
|
مرغ دلش گاهى هواى یار میکرد |
|
از خستگى گه تکیه بر دیوار میکرد |
|
در کارگاه لب درنا سفته مى سفت |
|
اسرار دل را این چنین با باد میگفت |
|
اى باد صرصر همتى چون وقت تنگ است |
|
چرخ زمان ابستن اشوب جنگ است |
|
دارم بتو من دست استمداد اى باد |
|
چون هستیم را داده ام بر باد اى باد |
|
اینک که در این شهر دلدارى ندارم |
|
تنهاى تنها هستم و یارى ندارم |
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع جلسه:شیطان شناسی
حاضرین در جلسه:
سید محمد علی سید خاموشی - مسعود سپیددست - محمد مهدی بنایی نژاد –سید شهاب محمدی – علی ارشاد – نیما حاجی محمدی – محمدمهدی چیذری – سید محمد مرتضوی – محمد نصرت زاده.
شرح جلسه:
1-ارائه ی تحقیق آقای سید شهاب محمدی درباره ی شیطان با موضوعاتی از جمله:
1-شیطان برای چه رانده شد.
2-شیطان از چه راه هایی انسان را گمراه می سازد.
2-بحث درباره علت وجود شیطان:
خداوند در قرآن آورده است که من موجودی پلید نیا فریده ام پس در این جا سوالی پیش می آید که خداوند شیطان را برای چه آفرید:
1-شیطان از ابتدا موجودی پلید نبوده.
2-شیطان وسیله ای است برای تقرب پرهیز کاران.
3-خداوند اگر شیطان را نمی آفرید امکان داشت موجوداتی مثل فرشته ها که نمی توانند به درجه بالای بهشت برسند اعتراض کنند که خداوند چرا برای ما بهشت و آخرت نگذاشت زیرا اگر شیطان نبود ما بدون هیچ سختی به بهشت می رفتیم.
شد دل عالم پریشان و حزین در عزایت ای امام پنجمین
ای شهید زهر کینه السلام چشمه ی نور مدینه السلام
باقرالعلمی و نور سرمدی لاله ای از بوستان احمدی
تو قمر در آسمان رحمتی مصحف اله را بیان رحمتی
گرچه بر خون شریعت تشنه بود بر تن اسلام همچون دشنه بود
دشمن از ضربه زدن ناکام شد قال باقر حافظ اسلام شد
ای فدای داغِ بر دل حاکی ات ای به قربان مزار خاکی ات
در عزایت رزق ما درد و غم است هر چه گریم در عزای تو کم است
ای تمام هستیت وقف هدف وقف راه دین و قرآن و شرف
دیده ی آفاق شد گریان تو مقتدای عشق،جان قربان تو
ای امام پنجم،ای نور خدا روضه خوان روضه های کربلا
ای که بودی بین مشتاقان عشق یاوران حضرت سلطان عشق
عصر عاشورا جسارت دیده ای بر حرم ظلم و جنایت دیده ای
باسم ربّ الشّهدا و الصّدّیقین
انصارالمهدی (عج) اونا بودن یا ما...!؟
سلام ، به بهانه هفته دفاع مقدس چشمم به یک مطلب افتاد:
کدومتون حاضرید؟
یک"مین"منور بادرجه حرارت۱۶۰۰که توی تاریکی شب داره میسوزه ونزدیکه عملیاتو لوبده وجون هزاران رزمنده رو به خطر بندازه توی شکمتون بگیرید و ذره ذره آب بشید و بسوزید وذغال بشید ودم نزنید...؟!
۳۱سال پیش شهید ۱۵ ساله
☆رضا میرزایی☆
این کارو کرد...
.
.
.
بعد از اینکه این مطلبو خوندم گفتم دمش گرم ، خیلی مرد بوده!
بعدش یوهو رفتم تو فکر:
که بابا الان جنگ فرق کرده...
دشمن تو هر خونه ای سنگر زده...
و یه جوری داره حمله میکنه و آتیش میریزه رو سرمون که اگه فقط یه لحظه غفلت کنی...تیر رو خوردی و افتادی زمین!
بزا اصلا اینجوری بگم...
الان اون مین منور اسمش شده دین، که توتاریکی شب های دوران غیبت، داره از بین میره و جون هزاران رزمنده رو به خطر میندازه!
اتفاقا برعکس ۳۱ سال پیش اگه نگهش نداری، می میری!
حالا کدومتون حاضرید؟
توی مشت تون بگیریدش و ذره ذره آب بشید و بسوزید وذغال بشید ودم نزنید...؟!
اگه این جوری بودی تو هم خیلی مردی و با افتخار سرت جلوی امام زمانت بالاست؟!
هستی...؟!
شادی روح شهدا صلوات
دوست دارم راجع به عکس بالا نظر بدید!