جلسه انصار المهدی

عجّل الله تعالی فرجه الشّریف

عجّل الله تعالی فرجه الشّریف

*** برای ورود به سایت جدید جلسه انصارالمهدی اینجا کلیک کنید ***

جلسه انصار المهدی

♥بــِسْم ِاللهِ الرَّحْمن ِالرَّحیمْ♥

***اللّهم عجّل لولیّک الفرج***

یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ

*جلسه انصار المهدی مسجد قائم(عج) چیذر*

آدرس سایت جدید جلسه انصارالمهدی:
http://ansaralmahdi.net

این جلسه هر هفته پنج شنبه دو ساعت قبل از اذان مغرب در مسجد قائم چیذر تشکیل می شود.

جستجو در سایت جلسه انصارالمهدی(عج):

به مناسبت شهادت رئیس مذهب شیعه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام

emam sadegh

ربیع حاجب می‌گوید: روزی طبیبی هندی در مجلس منصور کتاب طب می‌خواند، در حالی که امام صادق(ع) در آنجا حضور داشت. چون از قرائت مسائل طب فراغت یافت، به امام ششم(ع) گفت: دوست داری از دانش خود به تو بیاموزم؟ حضرت فرمود: «نه، زیرا آنچه من می‌دانم از دانش تو بهتر است.» طبیب پرسید: تو از طب چه می‌دانی؟ حضرت فرمود: «من حرارت را با سردی و سردی را با گرمی، رطوبت را با خشکی و خشکی را با رطوبت درمان می‌کنم و مسئلة تندرستی را به خدا وا می‌گذارم و برای تندرستی دستور پیامبر(ص) را به کار می‌برم که فرمود: «شکم، خانة درد است و پرهیز، درمان هر دردی است و تن را به آنچه خوی گرفته، باید عادت داد.»

ادامه مناظره در ادامه مطلب...


طبیب گفت: طبّ جز این چیزی نیست. امام گفت: «می‌پنداری که من این دستورها را از کتاب‌های بهداشتی یاد گرفته‌ام؟ طبیب گفت: آری، امام فرمود: من اینها را از خدا فرا گرفته‌ام. تو بگو من از جهت بهداشت داناترم یا تو؟ طبیب گفت: البتّه من. امام(ع) فرمود: اگر این چنین است من از تو پرسش‌هایی می‌پرسم، تو پاسخ بده. طبیب گفت: بپرس.

امام صادق(ع) پرسش‌های زیر را از طبیب هندی پرسیدند:
چرا جمجمة سر چند قطعه است؟
چرا موی سر بالای آن است؟
چرا پیشانی مو ندارد؟
چرا در پیشانی، خطوط و چین وجود دارد؟
چرا ابرو بالای چشم است؟
چرا دو چشم، مانند بادام است؟
چرا بینی میان چشم‌هاست؟
چرا سوراخ بینی در زیر آن است؟
چرا لب و سبیل بالای دهان است؟
چرا مردان ریش دارند؟
چرا دندان پیشین، تیزتر و دندان آسیاب، پهن و دندان بادام شکن، بلند است؟
چرا کف دست‌ها مو ندارد؟
چرا ناخن و مو جان ندارند؟
چرا قلب مانند صنوبر است؟
چرا شُش دو تکّه است و در جای خود حرکت می‌کند؟
چرا کبد (جگر) خمیده است؟
چرا دو زانو به طرف پشت خم و تا می‌گردند؟
چرا گام‌های پا میان تهی است؟
طبیب هندی در پاسخ به تمامی پرسش‌های بالا گفت: نمی‌دانم.
امام فرمود: من علّت اینها را می‌دانم. طبیب گفت: بیان کن.
امام فرمود:
ـ جمجمه به دلیل اینکه میان تهی است، از چند قطعه، آفریده شده است و اگر قطعه قطعه نبود، ویران می‌شد، بنابراین چون چند قطعه است، دیرتر می‌شکند.
ـ مو در قسمت بالای سر است، چون از ریشة آن روغن به مغز می‌رسد و از سر موها که سوراخ است، بخارها بیرون می‌رود و سرما و گرمایی که به مغز وارد می‌شود، دفع می‌شود.
ـ پیشانی مو ندارد، برای آنکه روشنایی به چشم برسد.
ـ خطّ و چین پیشانی نیز عرقی را که از سر می‌ریزد، نگه می‌دارد تا وارد چشم‌ها نشود و انسان بتواند آن را پاک کند، مانند رودخانه‌ها که آب‌های روی زمین را نگهداری می‌کنند.
ـ ابروها بالای دو چشم قرار دارند تا نور به اندازة کافی به آنها برسد. ای طبیب، نمی‌بینی وقتی شدّت نور زیاد است، دست خود را بالای چشم‌ها می‌گیری تا روشنی به مقدار کافی به چشم‌هایت برسد و از زیادی آن پیشگیری کند؟!
ـ بینی بین دو چشم قرار دارد تا روشنایی را بین آنها به طور مساوی تقسیم کند.
ـ چشم‌ها شکل بادام هستند تا میل دوا در آن فرو برود و بیرون آید. اگر چشم چهار گوش یا گرد بود، میل در آن به درستی وارد نمی‌شد و دوا به همه جای آن نمی‌رسید و بیماری چشم درمان نمی‌شد.
ـ خداوند سوارخ بینی را در زیر آن آفرید تا فضولات مغز از آن پایین بیاید و بو از آن بالا رود. اگر سوراخ بینی در بالا بود، نه فضولات از آن پایین می‌آمد و نه بوی چیزی را
در می‌یافت.
ـ سبیل و لب را بالای دهان آفرید، تا فضولاتی را که از مغز پایین می‌آید، نگه دارد و خوراک و آشامیدنی به آن آلوده نگردد و آدمی بتواند آنها را از آلودگی پاک کند.
ـ برای مردان محاسن (ریش) را آفرید تا نیازی به پوشاندن سر نداشته باشند و مرد و زن از یکدیگر مشخّص شوند.
ـ دندان‌های پیشین را تیز آفرید تا گزیدن آسان گردد و دندان‌های آسیاب را برای خرد کردن غذا پهن آفرید، و دندان نیش را بلند آفرید تا دندان‌های آسیاب را مانند ستونی که در بنا به کار می‌رود، استوار کند.
ـ دو کف دست را بی‌مو آفرید تا لمس کردن با آنها صورت گیرد. اگر کف دست مو داشت، وقتی انسان به چیزی دست می‌کشید به خوبی آن را حس نمی‌کرد.
ـ مو و ناخن را بی جان آفرید، چون بلند شدن آنها زشت و کوتاه کردن آنها زیباست. اگر جان داشتند، بریدن آنها همراه با درد زیادی بود.
ـ قلب را مانند صنوبر ساخت، چون وارونه است. سر آن را باریک قرار داد تا در ریه‌ها در آید و از باد زدن، ریه خنک شود.
ـ کبد را خمیده آفرید تا شکم را سنگین کند و آن را فشار دهد تا بخارهای آن بیرون رود.
ـ خم شدن زانو را به طرف عقب قرار داد تا انسان به جهت پیش روی خود راه رود و به همین علّت حرکات وی میانه است و اگر چنین نبود، در راه رفتن می‌افتاد.
ـ پا را از سمت زیر و دو سوی آن، میان باریک ساخت، برای آنکه اگر همة پا بر روی زمین قرار می‌گرفت، مانند سنگ آسیاب سنگین می‌شد. سنگ آسیاب چون بر سر گردی خود باشد، کودکی آن را بر می‌گرداند و هر گاه بر روی زمین بیفتد، مردی قوی به سختی می‌تواند آن را بلند کند.»
آن طبیب هندی گفت: اینها را از کجا آموخته‌ای؟ امام(ع) فرمود: «از پدرانم و ایشان از پیامبر(ص) و او از جبرئیل، امین وحی و او از پروردگار که مصالح همة اجسام را می‌داند.» طبیب در آن وقت مسلمان شد و گفت: تو داناترین مردم روزگاری.
راستی چه شگفت‌انگیز است که حضرت صادق(ع) بدون در دست داشتن ابزار امروزی که وسیلة شناخت درون و برون انسانند، در گوشه‌ای از شهر «مدینه» برای یک طبیب هندی، شگفتی‌های خلقت انسان را با دلایل محکم بیان می‌فرماید.

۹۳/۰۵/۳۱
مربیان جلسه انصارالمهدی

نظرات  (۳)

۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۵ محمد نصرت زاده
سلام و عرض ادب خیلی عالی بود مطلب
خیلی استفاده کردیم ماشالاه به بچه های جلسه واقعا ماشالاه داره یاعلی ماشالاه
سلام علیک
خارقالعاده بود.سبحان الله ماشاءالله.ولی کاش سوال وجواب ها پیش هم بودند                                  
پاسخ:
سلام
سبحان الله و الحمدلله علی ما هدانا...!
ممنون از اظهار نظرتون!
چینش متن مناظره رو ما انجام ندادیم آقا شهاب، روایت به این شکل بیان شده!
سلام
چرا به امام صادق(ع) رئیس مذهب شیعه و یا موسس مذهب شیعه می گویند که شما اینگونه نوشتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگر دین را ایشان نوشتند؟
ایشان احیا گر دوباره دین بودند نه موسس و یا رئیس آن.
رئیس آن کل معصومین می باشد!
(طبق صحبت های حاج آقا سلیمی)
(لطفا بیشتر دقت کنید)!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
پاسخ:
علیکم السلام برادر م.م.چ
بسیار مشعوف شدیم از اینکه به بیان دیدگاه خود پرداختید و نقطه نظرها و انتقادهای خود را مرقوم داشتید.
بله کاملا درست فرمودید ، وجود مبارک حضرت صادق علیه السلام احیاگر و مجدد دین بودند و خطاب علما ، فقها و محدثین با نام رئیس و موسس مذهب شیعه نیز از همین جهت می باشد.
همان طوری که در جلسه روز پنج شنبه نیز به این موضوع پرداخته شد و همین سوال مطرح شد که چرا به امام صادق علیه السلام موسس یا رئیس مذهب شیعه می گویند؟
و در نهایت دو تن از اعضای جلسه، آقایان سید محمد مرتضوی و علی ارشاد به کمک یکدیگر، پاسخ این سوال را مطرح کردند ، که جا دارد از همین جا از آنها تشکر کنیم و تقدیر به عمل بیاوریم.
پس خطاب رئیس و موسس مذهب شیعه به حضرت صادق علیه السلام به خاطر مجدّد و مدوّن نمودن دین و فقاهت و گسترش و بسط آن توسط ایشان می باشد. کاری که ائمه دیگر علیهم السلام به خاطر شرایط خفقان دوران خود که زمامداران غاصب حکومت ایجاد کرده بودند، نتوانستند انجام دهند. و از همین جهت است که میگوییم مذهب ما جعفری است.
الی ایّ حالٍ ، دقت و آنچه مرقوم داشته اید، لازمه ی کار همه ما می باشد و در نهایت بازهم از اینکه تذکر دادید و موجبات تکرار مباحث جلسه را برای دوستانی که تشریف نداشتند مهیّا نمودید سپاسگزارم.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سید مهدی آل احمد
1393/5/31

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی